«باید کاری کنیم نسل امروز هم حوادث دفاع مقدس را بداند.» این تکلیفی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی برای نسل دیروز تحریر فرمودند تا اندیشهها در فضای دفاع مقدس به آزادی فهم و شناخت موقفها و واقعیتها برسد. بایدی که میتواند امروزمان را تغذیهای قوت بخش باشد. اگر بتوانیم واقعیتهای دفاع مقدس را بیان و نسل نو را با حقیقتهای به ظهور رسیده در آن حماسه آشنا کنیم، به پیشرانی قدرتمند برای حراست از وطن در همه بزنگاهها میرسیم. رهبر معظم انقلاب اسلامی به این مهم هم توجه دادند که «نسل جدید خیلی از مسائل دفاع مقدس را نمیداند. عرضم این است که همان طور که بنده و شما در حادثه بودیم و قضایا را میدانیم، باید کاری کنیم نسل امروز هم این حوادث را بداند.»
این دانستن، سبب فهم آن فرهنگی میشود که دست ما را بالا نگه داشت، آن هم در برابر ارتشی متجاوز که توسط ۸۳ کشور، توانش ضریب پیدا میکرد. ما با اتکا به خداوند و فرهنگ متعالی دینی و ملی خود ایستادیم در شرایط نابرابر و موازنه را به نفع خود تغییر دادیم و از دهها ملیت اسیر گرفتیم.
فراوان بودند مزدوران و جنگ جویان و خون خوارانی که از کشورهای مختلف در لشکریان صدام دسته بندی میشدند و تیرهای خود را به سمت سر و سینه ایرانی هدف میگرفتند. ما، اما پایشان را زدیم و به اسارتشان گرفتیم تا شاهدی باشند بر اقتدار ایرانی که به نام خدا روزافزون میشد.
ما آن روز هم اهل رجز خوانی تنها نبودیم، بلکه رجز هامان را زندگی میکردیم و از این راه همان طور که رئیس شورای عالی دفاع زمان جنگ میفرمایند: «حقایقی (درباره دفاع مقدس) که ما از آن سخن میگوییم امروز فقط یک ادعا نیست، بلکه خود طرف مقابل هم به آن اعتراف میکند.» نه تنها طرف مقابل که اربابان آن روز عراق در اسناد خود بدان اقرار میکنند. یک نمونه اش را میتوان جلیل زندی دانست که به عنوان تک خال و موفقترین خلبانِ تامکت اف ۱۴ جهان تسجیل میشود.
دیگر نمونه اش که هنوز آشکار است که ما نیروی دریایی دشمن را در ۶۷ روز چنان نابود کردیم که هنوز هم به فصلِ «بود» نرسیده است. ما ناممکنها را به امکان تبدیل کردیم که چشم دنیا را خیره کرد. در عملیات والفجر ۸ نه تنها رود وحشی اروند را رام کردیم که شاهکاری از فریب دشمن را به اجرا گذاشتیم که در ترازِ کارویژههای منحصر به فرد جنگهای جهانی است. ما با حمله به اچ ۳، یکی از موفقترین عملیاتهای تاریخ جنگهای هوایی جهان را خلق کردیم.
نسل امروز باید با افتخار به پدران خود اینها را بداند و در کنار این موفقیتهای نظامی به این مهم توجه کند که ما در جنگ، تفاوت جهان بینی انسانی خود را با دشمن به رخ جهان کشیدیم. در جنگی که دشمن تا میتوانست میکشت و برای کوچههای دومتری، موشکهای ۹ متری میفرستاد، ما تا میتوانستیم، نمیزدیم و روستاهای مرزی عراق هم صدای انفجار توپهای ما را به خاطر ندارند.
آنان به اسراف در خونریزی مبتلا بودند و ما به امساک در زدن دشمن. فرق آشکاری که باز باید بدان افتخار کنیم. این مختصر را بگذارید به حساب «یک حرف از هزاران کاندر عبارت آمد» بقیه حرفها را بخوانید تا عظمت ایران بیشتر در نگاهتان بنشیند. یا علی.